عجب باغ وحشی هستیم ما
اسبانی سرکش که ز تازیانه روزگار رام گشته اند
و سوارانی چاق و ظالم که بر آنها تازیانه می زنند
عجب باغ وحشی هستیم ما
سگان گله که از بس پارس کرده اند
دزد! دزد!
دگر صدایشان به ناله شبیه است تا پارس!
و دزدانی که با اذن کدخدا هر سگ گله ای که بخواهند می کشند و گله اش را چاپاول می کنند
عجب باغ وحشی هستیم ما
گاوانی شیر ده که روزی نه من شیر می دهند اما یک قطره هم به گوساله هایشان نمی رسد
و گاودارانی بیرحم که شیر ها را دوشیده و گاوان را تا سرحد مرگ میترسانند
مبادا قطره ای به گوساله ای برسد
عجب باغ وحشی هستیم ما
گوسفندانی پر پشم که پشمهایشان را در سرما و گرما می چینند
و پشم چینانی تنگ نظر که ذره ای پشم بر بدن گو سفند روا ندارند مکند در سرما او را کمی گرم کند
عجب باغ وحشی هستیم ما