عید قربان به مسلخ بردند ما را
جدا کردند و سر بریدند بعضی ها را
نوبت به من که رسید گفتم به
به به این انسان که کند قربانی ما را
اوست که باید کنند قربانی
نه من بخت برگشته و گوسفند ها را
ابراهیم به مسلخ برد اسماعیل را
نه همچو شما گوسفندی همچو ما را

ارسال نظر در مورد شعرگونه